جستجو برای:
  • صفحه اصلی
  • زبان انگلیسی
    • دوره جامع MSRT+ حل نمونه سوالات
    • دوره طلایی زبان انگلیسی بزرگسالان
  • تقویت رزومه
    • مقاله نویسی با هوش مصنوعی
  • اپلای تحصیلی
  • درباره ما
 
englishunipro.com
  • صفحه اصلی
  • زبان انگلیسی
    • دوره جامع MSRT+ حل نمونه سوالات
    • دوره طلایی زبان انگلیسی بزرگسالان
  • تقویت رزومه
    • مقاله نویسی با هوش مصنوعی
  • اپلای تحصیلی
  • درباره ما
0
ورود / عضویت

بلاگ

englishunipro.comبلاگآموزش زبان انگلیسیEnglish Short Storiesسطح پیشرفتهThe Roommate’s Big Secret

The Roommate’s Big Secret

آبان 2, 1404
ارسال شده توسط h261442_ali
آموزش زبان انگلیسی ، English Short Stories ، سطح پیشرفته
44 بازدید

برای شنیدن صدا روی نوار پخش زیر کلیک کنید

When Olivia moved into Apartment 3B, she didn’t expect her new roommate to be so… perfect.
Eleanor was polite, elegant, and almost unnervingly calm — the kind of person who brewed jasmine tea at sunrise and spoke in a voice that felt like a whisper of silk. Everything about her was deliberate: her clothes, her movements, even the way she smiled — as if she had practiced it.

For the first few weeks, Olivia admired her. Then she began to notice things.
Eleanor never received calls. She never had visitors. And every night, precisely at 11:47 p.m., she would lock her door from the inside. Olivia once tried knocking after that hour — no answer. Only silence, thick and heavy, as if the room itself were holding its breath.

One evening, Olivia came home early from work. The door to Eleanor’s room was ajar. A faint humming came from inside, low and mechanical. Curiosity prickled her skin. She stepped closer — and froze. Inside the room, Eleanor stood in front of the mirror, her back perfectly straight, her reflection moving a second too late. The mirror flickered — just once — and Olivia saw it: a metallic frame beneath her roommate’s skin, glinting where her neck met her jaw.

Eleanor turned around, smiling that same measured smile.
“You weren’t supposed to see that,” she said softly.

Olivia stumbled back. “What are you?”

Eleanor tilted her head, almost sadly. “Something that was never meant to live among you.”

Before Olivia could respond, the lights flickered — and Eleanor was gone. The only thing left on the floor was a silver card, engraved with a single line:
PROJECT E-LN-9: Integration Successful.

Days passed. Olivia tried to convince herself it had been a hallucination — until one morning, she received an email from the landlord:

Due to unforeseen circumstances, your new roommate will move in tomorrow. Her name is Eleanor. Please make her feel welcome.

Olivia stared at the screen, her heart pounding.

This time, she didn’t reply. She simply unplugged the router and waited for midnight.

ترجمه فارسی

وقتی اولیویا به آپارتمان ۳B نقل مکان کرد، انتظار نداشت هم‌اتاقی جدیدش اینقدر… عالی باشد.

النور مؤدب، زیبا و به‌طرز نگران‌کننده‌ای آرام بود – از آن دسته افرادی که هنگام طلوع آفتاب چای یاسمن دم می‌کردند و با صدایی صحبت می‌کردند که شبیه نجوا کردن ابریشم بود. همه چیز در مورد او سنجیده بود: لباس‌هایش، حرکاتش، حتی طرز لبخند زدنش – گویی آن را تمرین کرده بود.

چند هفته اول، اولیویا او را تحسین می‌کرد. سپس متوجه چیزهایی شد.

النور هرگز تماسی دریافت نمی‌کرد. هرگز مهمان نداشت. و هر شب، دقیقاً ساعت ۱۱:۴۷ شب، در اتاقش را از داخل قفل می‌کرد. اولیویا یک بار سعی کرد بعد از آن ساعت در بزند – جوابی نیامد. فقط سکوت، غلیظ و سنگین، انگار خود اتاق نفسش را حبس کرده بود.

یک شب، اولیویا زودتر از سر کار به خانه آمد. در اتاق النور نیمه‌باز بود. صدای وزوز ضعیفی از داخل می‌آمد، کم و مکانیکی. کنجکاوی پوستش را مورمور کرد. نزدیک‌تر رفت – و خشکش زد. داخل اتاق، النور جلوی آینه ایستاده بود، پشتش کاملاً صاف، و انعکاس تصویرش یک ثانیه دیرتر حرکت می‌کرد. آینه سوسو زد – فقط یک بار – و اولیویا آن را دید: یک قاب فلزی زیر پوست هم‌اتاقی‌اش، که در محل برخورد گردنش با فکش برق می‌زد.

النور برگشت و همان لبخند سنجیده را زد.

او به آرامی گفت: «قرار نبود این را ببینی.»

اولیویا تلوتلو خوران عقب رفت. «تو چی هستی؟»

النور سرش را کج کرد، تقریباً با ناراحتی. «چیزی که هرگز قرار نبود در میان شما زندگی کند.»

قبل از اینکه اولیویا بتواند پاسخی بدهد، چراغ‌ها سوسو زدند – و النور ناپدید شد. تنها چیزی که روی زمین باقی مانده بود یک کارت نقره‌ای بود که یک خط روی آن حک شده بود:

پروژه E-LN-9: ادغام موفقیت‌آمیز بود.

روزها گذشت. اولیویا سعی کرد خود را متقاعد کند که این یک توهم بوده است – تا اینکه یک روز صبح، ایمیلی از صاحبخانه دریافت کرد:

«به دلیل شرایط پیش‌بینی نشده، هم‌اتاقی جدید شما فردا نقل مکان می‌کند. نام او النور است. لطفاً به او خوشامد بگویید.»

اولیویا به صفحه نمایش خیره شد، قلبش به شدت می‌تپید.

این بار، او پاسخی نداد. فقط روتر را از برق کشید و منتظر نیمه‌شب ماند.

واژگان (Vocabulary 📚)

Vocabulary Table
Wordsمعنی
Roommateهم‌اتاقی
Unnervingly calmبه طرز نگران‌کننده‌ای آرام
Deliberateسنجیده / از روی قصد
Ajarنیمه‌باز
Hummingزمزمه / وزوز (مکانیکی)
Mechanicalمکانیکی
Curiosityکنجکاوی
Reflectionبازتاب / تصویر در آینه
Flickeredسوسو زد / چشمک زد
Metallicفلزی
Glintingدرخشیدن / برق زدن
Integrationیکپارچه‌سازی / ادغام
Hallucinationتوهم
Unforeseen circumstancesشرایط پیش‌بینی نشده
Unpluggedاز برق کشید

📝Task 1: True or False

Are the sentences true or false?

Task 1

1 / 5

.After Eleanor disappeared, Olivia received an email saying someone else named Eleanor would move in

2 / 5

.Olivia saw something metallic under Eleanor’s skin.

3 / 5

.Olivia often saw Eleanor talking to many visitors

4 / 5

.Every night, Eleanor locked her door at exactly 11:47 p.m

5 / 5

.Eleanor was always loud and energetic when talking to Olivia

امتیاز شما

میانگین امتیازها 0%

0%

📝 Task 2: Fill in the blanks

Complete the sentences with the correct words.

Task 2

1 / 5

.Olivia noticed that Eleanor’s smile looked as if she had __________ it

2 / 5

._______The last thing Olivia did was unplug the router and wait for

3 / 5

.On the floor, Olivia found a silver __________ engraved with a message

4 / 5

.When Olivia looked into Eleanor’s room, she heard a low, __________ sound

5 / 5

.Eleanor always brewed __________ tea at sunrise

امتیاز شما

میانگین امتیازها 0%

0%

💬 Discussion Question

If you were Olivia and discovered your roommate’s secret, what would you do — confront her, call for help, or keep quiet? Why?

در تلگرام
کانال ما را دنبال کنید!
در اینستاگرام
ما را دنبال کنید!

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

داستان کوتاه انگلیسی سطح مبتدی
A Surprise Letter
داستان کوتاه انگلیسی سطح پیشرفته
The Unexpected Guest at Midnight
داستان کوتاه انگلیسی سطح متوسط
A Confusing Message
داستان کوتاه انگلیسی سطح پیشرفته
A Choice Between Two Paths
داستان کوتاه انگلیسی سطح مبتدی
The Friendly Neighbor
داستان کوتاه انگلیسی سطح متوسط
The Unplanned Road Trip

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

جستجو برای:
دسته‌ها
  • English Short Stories
  • آموزش زبان انگلیسی
  • رزومه تحصیلی
  • سطح پیشرفته
  • سطح مبتدی
  • سطح متوسط
نوشته‌های تازه
  • A Surprise Letter آذر 7, 1404
  • The Unexpected Guest at Midnight آذر 2, 1404
  • A Confusing Message آذر 1, 1404
  • A Choice Between Two Paths آبان 30, 1404
  • The Friendly Neighbor آبان 28, 1404

درباره ما

آماده‌ای برای یه آینده‌ی بهتر؟
انگیش یونی پرو کنارتونه تا مهارت‌های انگلیسی، مقاله‌نویسی و رزومه‌نویسی‌تون رو تقویت کنین، بهترین نسخه‌ی خودتون بشین و برای اپلای تحصیلی بدون استرس اقدام کنین.

مقالات آموزشی
  • English Short Stories (43)
  • آموزش زبان انگلیسی (43)
  • رزومه تحصیلی (2)
  • سطح پیشرفته (14)
  • سطح مبتدی (16)
  • سطح متوسط (13)
enamad
نماد اعتماد الکترونیکی
تمامی حقوق برای انگلیش یونی پرو محفوظ است.
ورود به سیستم ×

هفده + 20 =

ورود با کد یکبارمصرف
ارسال مجدد کد یکبار مصرف(00:30)
آیا حساب کاربری ندارید؟
ثبت نام

یک + 20 =

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:30)
برگشت به صفحه ورود به سایت

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت