جستجو برای:
  • صفحه اصلی
  • زبان انگلیسی
    • دوره جامع MSRT+ حل نمونه سوالات
    • دوره طلایی زبان انگلیسی بزرگسالان
  • تقویت رزومه
    • مقاله نویسی با هوش مصنوعی
  • اپلای تحصیلی
  • درباره ما
 
englishunipro.com
  • صفحه اصلی
  • زبان انگلیسی
    • دوره جامع MSRT+ حل نمونه سوالات
    • دوره طلایی زبان انگلیسی بزرگسالان
  • تقویت رزومه
    • مقاله نویسی با هوش مصنوعی
  • اپلای تحصیلی
  • درباره ما
0
ورود / عضویت

بلاگ

englishunipro.comبلاگآموزش زبان انگلیسیEnglish Short Storiesسطح پیشرفتهA Choice Between Two Paths

A Choice Between Two Paths

آبان 30, 1404
ارسال شده توسط h261442_ali
آموزش زبان انگلیسی ، English Short Stories ، سطح پیشرفته
43 بازدید

برای شنیدن صدا روی نوار پخش زیر کلیک کنید

The storm had already swallowed half the sky when Daniel reached the edge of the forest, panting, soaked, and clutching the torn map that had led him there. He wasn’t running from danger—at least not the physical kind. He was running from a life that felt increasingly suffocating, a life built more on expectations than choices. Yet as he stared at the ancient signpost rising from the fog, he wondered whether he had escaped anything at all… or simply wandered into something far more consequential.

The wooden sign, cracked by time and nearly devoured by moss, pointed toward two diverging trails. The left read “The Path You Desire.” The right read “The Path You Deserve.”
The distinction felt ominous, almost accusatory. Lightning split the horizon, illuminating both routes—one narrow and winding into dark undergrowth, the other wide and golden, sparkling like a promise waiting to be fulfilled.

Daniel hesitated. Every instinct urged him to choose quickly, but the forest felt alive, as if it were listening, waiting to judge him based on the decision he made. He stepped toward the golden pathway first. It looked effortless, inviting, and oddly familiar—like the life he had always been told to pursue: predictable success, quiet comfort, and the absence of risk. Yet something in his chest twisted with unease. The road looked perfect, but it felt hollow.

He turned to the darker path next. Its entrance was tangled with thorned vines; the ground was uneven. It radiated uncertainty, the kind that demanded courage and sacrifice. But as he stared deeper into its shadows, he sensed movement—possibility, challenge, growth. Perhaps even freedom.

He closed his eyes. Desire or deserve? What if what he desired wasn’t what he truly deserved? What if he had been wrong about both?

When he opened his eyes again, the trails had changed. The golden one had grown dimmer, the dark one brighter. The signpost shifted too, revealing a new inscription beneath the moss:

“Your choice shapes the path.”

Only then did Daniel understand: neither trail was inherently right or wrong. They reflected him—his fears, his longing, the parts of him he had ignored. The forest wasn’t offering a decision; it was offering self-awareness.

He took a deep breath, stepped forward, and created his own direction—straight between the two paths, carving footprints where no trail had existed before.

And the forest, instead of resisting, quietly parted to let him through.

Moral: The most powerful choice isn’t selecting a path someone else has carved—it’s daring to create one of your own.

ترجمه فارسی

طوفان نیمی از آسمان را بلعیده بود که دانیل نفس‌نفس‌زنان، خیس و در حالی که نقشه پاره‌ای را که او را به آنجا کشانده بود محکم گرفته بود، به لبه جنگل رسید. او از خطر فرار نمی‌کرد—حداقل نه از نوع فیزیکی‌اش. او از زندگی‌ای فرار می‌کرد که به‌طور فزاینده‌ای خفه‌کننده بود، زندگی‌ای که بیشتر بر اساس انتظارات بنا شده بود تا انتخاب‌ها. با این حال، همانطور که به تابلوی راهنمای باستانی که از میان مه سر برآورده بود خیره شده بود، از خود پرسید که آیا اصلاً از چیزی فرار کرده است… یا صرفاً سرگردان وارد چیزی بسیار سرنوشت‌سازتر شده است.

تابلو چوبی که در اثر گذر زمان ترک خورده بود و تقریباً توسط خزه‌ها بلعیده شده بود، به دو مسیر متفاوت اشاره می‌کرد. سمت چپ نوشته بود: «مسیری که آرزویش را داری.» سمت راست نوشته بود: «مسیری که لایق آن هستی.»

این تمایز شوم و تقریباً اتهام‌آمیز به نظر می‌رسید. رعد و برق افق را شکافت و هر دو مسیر را روشن کرد—یکی باریک و پیچ در پیچ که به درون بوته‌زارهای تاریک می‌رفت، و دیگری پهن و طلایی، که مانند وعده‌ای در انتظار تحقق می‌درخشید.

دانیل تردید کرد. هر غریزه‌ای او را ترغیب می‌کرد که سریع انتخاب کند، اما جنگل زنده به نظر می‌رسید، انگار داشت گوش می‌داد و منتظر بود تا او را بر اساس تصمیمی که می‌گیرد قضاوت کند. او اول به سمت مسیر طلایی قدم برداشت. بی‌زحمت، دعوت‌کننده و به‌طرز عجیبی آشنا به نظر می‌رسید—مانند زندگی‌ای که همیشه به او گفته بودند دنبال کند: موفقیت قابل پیش‌بینی، راحتیِ بی‌سروصدا و نبودِ ریسک. با این حال چیزی در سینه‌اش با ناآرامی در هم پیچید. جاده کامل به نظر می‌رسید، اما حس پوچی داشت.

سپس به سمت مسیر تاریک‌تر برگشت. ورودی آن با پیچک‌های خاردار در هم تنیده بود؛ زمین ناهموار بود. از آن عدم قطعیت ساطع می‌شد، از آن نوعی که شجاعت و فداکاری می‌طلبید. اما همانطور که عمیق‌تر به سایه‌های آن خیره شد، حرکتی را حس کرد—امکان، چالش، رشد. شاید حتی آزادی.

چشمانش را بست. آرزو یا لیاقت؟ اگر آنچه آرزو داشت چیزی نبود که واقعاً لایقش بود چه؟ اگر درباره هر دو اشتباه کرده بود چه؟

وقتی دوباره چشمانش را باز کرد، مسیرها تغییر کرده بودند. مسیر طلایی کم‌نورتر شده بود و مسیر تاریک روشن‌تر. تابلوی راهنما نیز تغییر کرده بود و نوشته‌ای جدید را در زیر خزه آشکار می‌کرد:

«انتخاب تو مسیر را شکل می‌دهد.»

تنها آن وقت بود که دانیل فهمید: هیچ‌کدام از مسیرها ذاتاً درست یا غلط نبودند. آنها بازتابی از او بودند—ترس‌هایش، اشتیاقش، و بخش‌هایی از او که نادیده گرفته بود. جنگل تصمیمی پیشنهاد نمی‌کرد؛ بلکه خودآگاهی را پیشنهاد می‌داد.

او نفس عمیقی کشید، قدم به جلو گذاشت و جهت خودش را ایجاد کرد—مستقیم از میان دو مسیر، و جای پاهایش را در جایی حک کرد که قبلاً هیچ مسیری وجود نداشت.

و جنگل، به جای مقاومت، بی سروصدا باز شد تا به او اجازه عبور دهد.

نتیجه اخلاقی: قدرتمندترین انتخاب، برگزیدن مسیری نیست که شخص دیگری ساخته است—بلکه جرئتِ ساختنِ مسیرِ خودتان است.

واژگان (Vocabulary 📚)

Vocabulary Table
Wordsمعنی
Suffocatingخفه‌کننده / نفس‌گیر
Expectationsانتظارات
Consequentialمهم / دارای پیامد
Divergingجدا شونده / منشعب
Ominousشوم / بدشگون
Accusatoryاتهام‌آمیز
Instinctغریزه / حس ششم
Predictableقابل پیش‌بینی
Hollowپوچ / توخالی
Uncertaintyعدم قطعیت / بلاتکلیفی
Sacrificeفداکاری / از خود گذشتگی
Inherentlyذاتاً / فطرتاً
Self-awarenessخودآگاهی
Carvingحکاکی کردن / ساختن مسیر

📝Task 1: True or False

Are the sentences true or false?

Task 1

1 / 5

.Daniel arrived at the forest because he was trying to escape a physical threat

2 / 5

.The two trails were labeled “The Path You Desire” and “The Path You Deserve

3 / 5

.The golden pathway made Daniel feel confident and fulfilled as soon as he saw it

4 / 5

.The darker path seemed dangerous but also full of potential growth

5 / 5

.At the end of the story, Daniel followed the golden path into the forest

امتیاز شما

میانگین امتیازها 0%

0%

📝 Task 2: Fill in the blanks

Complete the sentences with the correct words.

Task 2

1 / 5

.________Daniel understood that the forest wasn’t offering a decision—it was offering self-

2 / 5

.The signpost changed to reveal the message: Your choice ______ the path

3 / 5

.The darker path was tangled with thorned ______ at the entrance

4 / 5

._______The golden path looked effortless, inviting, and oddly

5 / 5

.______Daniel reached the edge of the forest while holding a torn

امتیاز شما

میانگین امتیازها 0%

0%

Discussion Question

If you were in Daniel’s position, would you choose the path you desire, the path you deserve, or create a new one entirely? Why?

در تلگرام
کانال ما را دنبال کنید!
در اینستاگرام
ما را دنبال کنید!

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

داستان کوتاه انگلیسی سطح مبتدی
A Surprise Letter
داستان کوتاه انگلیسی سطح پیشرفته
The Unexpected Guest at Midnight
داستان کوتاه انگلیسی سطح متوسط
A Confusing Message
داستان کوتاه انگلیسی سطح مبتدی
The Friendly Neighbor
داستان کوتاه انگلیسی سطح متوسط
The Unplanned Road Trip
داستان کوتاه انگلیسی سطح مبتدی
Asking for Directions

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

جستجو برای:
دسته‌ها
  • English Short Stories
  • آموزش زبان انگلیسی
  • رزومه تحصیلی
  • سطح پیشرفته
  • سطح مبتدی
  • سطح متوسط
نوشته‌های تازه
  • A Surprise Letter آذر 7, 1404
  • The Unexpected Guest at Midnight آذر 2, 1404
  • A Confusing Message آذر 1, 1404
  • A Choice Between Two Paths آبان 30, 1404
  • The Friendly Neighbor آبان 28, 1404

درباره ما

آماده‌ای برای یه آینده‌ی بهتر؟
انگیش یونی پرو کنارتونه تا مهارت‌های انگلیسی، مقاله‌نویسی و رزومه‌نویسی‌تون رو تقویت کنین، بهترین نسخه‌ی خودتون بشین و برای اپلای تحصیلی بدون استرس اقدام کنین.

مقالات آموزشی
  • English Short Stories (43)
  • آموزش زبان انگلیسی (43)
  • رزومه تحصیلی (2)
  • سطح پیشرفته (14)
  • سطح مبتدی (16)
  • سطح متوسط (13)
enamad
نماد اعتماد الکترونیکی
تمامی حقوق برای انگلیش یونی پرو محفوظ است.
ورود به سیستم ×

5 × پنج =

ورود با کد یکبارمصرف
ارسال مجدد کد یکبار مصرف(00:30)
آیا حساب کاربری ندارید؟
ثبت نام

1 + هفده =

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:30)
برگشت به صفحه ورود به سایت

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت